نویسنده: استاد محمد فولادگر




 

 

مقدمه

قال علی (ع) * ذلک القرآن فاستنطقوه و لن ینطق و لکن اخبرکم عنه. الا ان فیه علم ما یاتی والحدیث عن الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم.* (1)
هر کس در نهج البلاغه سیر کند این را می یابد که امام (ع) در اکثر خطبه ها و سخنان خود به آیات قرآن استشهاد می کند و گویا خطبه یا کلام خود را شرح و تفسیری از آن آیه می داند، در موارد بسیار، در مقام تعظیم و تکریم قرآن و بیان ویژگی ها و محسنات بر می آید که روح و جان آدمی را طراوت و صفا می بخشد، چرا که شخصی قرآن را تعریف و تبیین می کند که تالی تلو قرآن است و قرآن با جان و روحش در آمیخته و مطابق گفتار خودش، قرآن ناطق است. در این مقاله کوشش می شود که سخنان امام درباره قرآن در حد امکان بررسی شود به امید اینکه دریچه ای برای فهم بیشتر قرآن و نهج البلاغه به رویمان باز گردد.

ویژگی های قرآن

امام علی (ع) در ضمن خطبه ای می فرماید: *ان القرآن ظاهره انیق و باطنه عمیق لا تفنی عجائبه و لا تنقضی عجائبه و لا تکشف الظلمات الا به * (2)
« به یقین قرآن ظاهرش زیبا و شگفت انگیز و باطنش ژرف و دور از دسترس است، شگفتی های آن فانی نمی گردد و اسرار نهفته آن پایان نمی پذیرد.»


1. زیبا و شگفت انگیز بودن ظاهر قرآن: که همان جهات لفظی و ظاهری اعجاز قرآن است و مشتمل بر فصاحت قرآن و سبک قرآن و آهنگ و موسیقی ویژه آن و هندسه کلمات آن است. (3)
2. ژرف بودن باطن آن: و این بدان معنی است که هر چه بشر در قرآن غور و بررسی کند و مطالبی از آن استخراج کند تمام نمی شود.
یکی از دانشمندان می نویسد: «به راستی سخن بس شایسته است که جریان قرآن چون حرکت خورشید و ماه است که در هر لحظه و هر منطقه جغرافیایی از زمین و بر هر عصر و نسل می تابد و آنان به اندازه نیاز و ظرفیت خویش از آن انرژی و نور و حرارت کسب کرده بی آنکه هیچ کدام مدعی شوند که همه انرژی خورشیدی را کسب کرده باشند و بی آنکه تلاش و بهره گیری وافر آنان از خورشید مانع بهره وری نسل های بعد باشد. این رمز جاودانگی قرآن است که قرن ها بر آن گذشته و اندیشمندان و نوپردازی ها و نو آوری های آن کاهش نیافته و رونق و تازگی و سازندگی خود را از دست نداده است. (4)
3. شگفتی های قرآن تمام نمی شود: زیرا کلام خداوند آفریده اوست همانند طبیعت که آفرینش خداوندی است و اگر رازهای طبیعت تمام می شود و طبیعت شناسان به دنبال کشف راز تازه ای نیستند، قرآن هم شگفتی های آن پایان می یابد.
4. اسرار نهفته آن پایان نمی یابد: ممکن است تفاوت این دو جمله این باشد که جمله اول (لا تفنی عجائبه) اشاره به جاودانگی و ابدی بودن زیبایی ها و شگفتی های آن باشد که گرد زمان آن را کهنه نمی سازد برخلاف کتاب های دیگر، و جمله دوم اشاره به اسرار نهفته قرآن باشد که با گذشت زمان آشکار می گردد.(5)
5. تاریکی ها به واسطه قرآن برطرف شود: تاریکی ها همان تاریکی های جهل و ضلالت و کفر و نفاق است که به وسیله قرآن برطرف می شود ولی برای کسی است که بخواهد خود را از این تاریکی ها رهایی بخشد.

رعایت حقوق قرآن کریم.

امام علی (ع) در ضمن خطبه ای می فرماید: * فالله الله ایها الناس فیما استحفظکم من کتابه واستودعکم من حقوقه فان الله سبحانه لم یخلقکم عبثاً و لم یترککم سدی و لم یدعکم فی جهاله و لا عمی... و انزل علیکم الکتاب تبیاناً لکل شی ء و عمر فیکم نبیه حتی اکمل له و لکم فیما انزل من کتابه دینه الذی رضی لنفسه* (6)
ای مردم ! خدا را ! خدا را ! رعایت کنید درباره کتاب خدا که حفظ آن از شما خواسته شده و درباره حقوق او، که به شما سپرده شده است، زیرا خدای سبحان شما را بیهوده نیافریده و به حال خود وانگذارده و در جهالت و کوری رها نساخته است... و قرآن را که بیان کنند هر چیزی است بر شما نازل فرموده و پیامبر خود را مدتی در میان شما قرار داده تا به واسطه آنچه در کتاب خدا نازل کرده دین خود را که مورد رضای اوست برای او (پیامبر) و شما کامل گرداند.
امام (ع) در این بخش از خطبه به چهار آیه از قرآن اشاره دارد:
1.* افحسبتم انما خلقناکم عبثاً و انکم الینا لا ترجعون* (7) «آیا گمان بردید که شما را بیهوده آفریدیم و شما به سوی ما بازگشت نمی کنید.»
2. * ایحسب الانسان ان یترک سدی* (8) «آیا انسان گمان می کند که مهمل رها شده است.»
3. *و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شی ء و هدی و رحمه و بشری للمؤمنین *(9) « و قرآن را بر تو نازل کردیم که بیان کننده هر چیز و وسیله هدایت و رحمت و بشارت برای مؤمنان است.»
4.*الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا* (10) «امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین برای شما پسندیدم.»
5. قسمت اول خطبه نیز مفاد بسیاری از آیات قرآن است که حفظ احکام و حدود الهی را از مسلمانان خواستار شده است.(11)

وظایف مؤمنان نسبت به ثقل اکبر

و در وصف بندگان محبوب خداوند می فرماید: * قد امکن الکتاب من زمامه فهو قائده و امامه یحل حیث حل ثقله و ینزل حیث کان منزله *: (12)
«بنده محبوب خدا زمام خود را در اختیار قرآن قرار داده، از این رو آن رهبر و پیشوای اوست، هر جا قرآن باز اندازد، فرود می آید و هر جا می گیرد مسکن گزیند.»
در این جمله، با تشبیه زیبایی امام (ع) پیروی بندگان محبوب خدا را از قرآن بیان می کند و در ضمن خطبه دیگر می فرماید: * تعلموا القرآن فانه احسن الحدیث و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و احسنوا تلاوته فانه انفع القصص* (13)
«قرآن را یاد گیرید که بهترین گفتار است و فهم خود را در آن به کار گیرید که آن بهار دل ها است و از نور آن ( برای دردهای خود) شفا بخواهید که آن شفای سینه ها است و آن را نیکو تلاوت کنید که سودمندترین داستان ها است.»
در این بخش از خطبه امام (ع) چهار ویژگی برای قرآن یاد می کند و در ارتباط به هر کدام فرمانی صادر می فرماید:
1. قرآن بهترین گفتار است، چون گفتار خداست و از علم و قدرت بی نهایت او سرچشمه یافته است. بنابراین لازم است آن را بیاموزید.
2. بهار دل ها است به واسطه زیبایی ها و طراوت و حلاوتی که دارد، از این رو باید خوب بفهمید تا از آن لذت ببرید.
3. شفای دردهای درونی است چنانکه در خود قرآن آمده است: * و تنزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین* (14). پس باید از آن شفا خواست و این نسخه الهی را به کار گرفت.
4. سودمندترین داستان ها است چنانکه در خود قرآن آمد. * نحن نقص علیک احسن القصص * (15) و داستان سرایی برای عبرت گرفتن است، از این رو آن را خوب تلاوت کنید و با توجه آن را بخوانید و در خطبه دیگر می فرماید: * فجاء هم بتصدیق الذی بین یدیه والنور المقتدی به، ذلک القرآن فاستنتطقوه و لن ینطق و لکن اخبرکم عنه، الا ان فیه علم ما یاتی و الحدیث عن الماضی و دواء داءکم و نظم ما بینکم * (16): «پیامبر اعظم (ص) میان امت ها آمد با تصدیق کتب آسمانی که پیش از او نازل شده بود و با نوری که همه به آن اقتدا کنند، آن نور، قرآن است، از او بخواهید که سخن گوید اما او سخن نمی گوید، ولی من از آن شما را با خبر می سازم، آگاه باشید که در قرآن علم آینده و وصف روزگاران گذشته و دوای درد شما و وسیله نظم امور میان شما آمده است.
در این بخش از خطبه نیز امام (ع) چهار ویژگی قرآن را یاد می کند:
علمی که آینده را تأمین کند، اخبار امت های گذشته، دوای دردهای ظاهری و باطنی بشر و نظم بخشیدن به زندگی انسان ها.
در خطبه دیگر می فرماید: * ان الله سبحانه انزل کتاباً هادیاً بین فیه الخیر و الشر فخذوا نهج الخیر تهتدوا و اصرفوا عن سمت الشر تقصدوا، الفرائض الفرائض ادوها اتودکم الی الجنه* (17)
به یقین خدای سبحان کتاب هدایتگری را نازل فرموده و در آن خوبی ها و بدی ها را بیان نمود، پس راه نیکی را پیش گیرید تا به راه سعادت هدایت شوید و از راه بدی بپرهیزید تا در راه میانه (صراط مستقیم) قرار گیرید، واجبات را، واجبات را ادا کنید تا شما را به بهشت رساند.
در خطبه دیگر که باید آن را خطبه القرآن نامید، می فرماید: * واعلموا ان هذا القرآن هو الناصح الذی لا یفش و الهادی الذی لا یضل و المحدث الذی لا یکذب و ما جالس هذا القرآن احد الا قام عنه بزیاده و نقصان زیاده فی هدی او نقصان من عمی و اعلموا انه لیس علی احد بعد القرآن من فاقه و لا لاحد قبل القرآن من غنی* (18):
«و بدانید که این قرآن خیر خواهی است که هرگز خیانت نمی کند و هدایتگری است که هرگز گمراه نمی کند و گوینده ای است که هرگز دروغ نمی گوید و هیچ کس با این قرآن همنشین نشد جز اینکه وقتی برخاست چیزی بر او افزوده و چیزی از او کاسته شده بود؛ آنچه بر او افزوده می شود هدایت و آنچه از او کاسته می شود کوری و ضلالت است، و بدانید که برای هیچ کس بعد از عمل به قرآن فقر و تنگدستی نیست ونیز برای هیچ کس بدون عمل به قرآن غنا و توانگری حاصل نمی گردد.»
* فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به علی لاوائکم، فان فیه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق والغی و الضلال، فاسئلوالله به و توجهوا الیه بحبه و لا تسالوا به خلقه انه ما توجه العباد الی الله تعالی بمثله* (19)
«پس شفای دردهای خود را به وسیله قرآن بخواهید و بر مشکلات خود با کمک قرآن فائق آیید چرا که در قرآن شفای بزرگترین دردها است که آن کفر و نفاق و گمراهی است، پس از خدا به وسیله قرآن درخواست کنید و با محبت به قرآن به خدای روی آورید و از آفریدگان او به وسیله قرآن چیزی درخواست نکنید به یقین که بندگان خدا به چیزی همانند قرآن به سوی خداوند متعال روی نیاورده اند.»
* واعلموا انه شافع مشفع و قائل (ماحل) مصدق و انه من شفع له القرآن یوم القیامه شفع فیه و من محل به القرآن یوم القیامه صدق علیه فانه ینادی مناد یوم القیامه:* الا ان کل حادث مبتلی فی حرثه و عاقبه عمله غیر حرثه القرآن» فکونوا من حرثته و اتباعه و استدلوه علی ربکم و استنصحوه علی انفسکم و اتهموا علیه آرائکم و استغیشوا فیه اهوائکم* ( 20).
« و بدانید که این قرآن شفاعت کننده ای است که شفاعتش پذیرفته و خصومت کننده ای است که خصومت آن تصدیق می گردد و بدانید که هر کس را قرآن شفاعت کند در روز قیامت شفاعت او پذیرفته می شود و هر کس که قرآن در روز قیامت با او خصومت کند، خصومت آن علیه او تصدیق می گردد.»
«و به یقین در روز قیامت منادی ندا می کند که: «آگاه باشید که هر برزگری گرفتار کشت و سرانجام کار خویش است به جز کشتگران قرآن» پس، از کشتگران قرآن و یپروان آن باشید و برای شناخت پروردگارتان به قرآن استدلال کنید و از قرآن برای خودتان خیر خواهی کنید و رأی و سلیقه خود را درباره قرآن دروغ شمارید (تفسیر به رأی نکنید) و اعمال هوی و هوس خود را در قرآن خیانت بشمارید.»


1. قرآن هدایتگری است که هرگز گمراه نمی کند: در قرآن کریم وصف هدایت، در آیات متعددی یاد شده است، از آن جمله: در آغاز سوره بقره می فرماید: * ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین *(21)
«این قرآن کتاب خدا است که شکی در آن نیست و هدایت کننده متقیان است» و بالغ بر بیست آیه دیگر در ارتباط با همین صفت هدایت برای قرآن آمده؛ چرا که در حقیقت قرآن کتاب هدایت است.
و آن هم هدایت به اقوام * ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم * (22): «این قرآن به آن راهی که استوارتر است هدایت می کند.»
2. قرآن، ناصحی است که خیانت نمی کند: نصیحت و خیر خواهی برنامه همه انبیای الهی بوده است. در قرآن کریم گفتار حضرت نوح، هود و صالح را که به قومشان می گویند ما ناصح و خیرخواه شما هستیم یاد می کند (23) و پیداست قرآن که زبده و چکیده برنامه همه انبیای الهی و آخرین پیام الهی برای بشر است به نحو احسن از این ویژگی برخوردار است.
3. گوینده ای است که دروغ نمی گوید: قرآن کلام خداست * و من اصدق من الله قیلا* (24) و من اصدق من الله حدیثا * (25) «چه کسی از خدا در گفتار راستگوتر است.»
4. نشستن با قرآن: چه بخوانی و یا گوش دهی، سبب هدایت بیشتر و ازدیاد ایمان می گردد. البته اگر با توجه بخوانی و یا گوش دهی و از آن طرف نادانی و گمراهی را برطرف می کند.
5. هر قومی که به قرآن عمل کند گرفتار فقر و تنگدستی نمی شود و اگر قرآن را رها کند به توانگری نمی رسد، عمل به قرآن یعنی رعایت عدالت، انصاف، مروت، امانت، راستی، درستکاری، ترحم و عطوفت، عفت و پاکدامنی و.. و پیداست که هر جامعه ای که این امور را رعایت کند گرفتار فقر و تنگدستی نخواهد شد و اگر رعایت نکند نتیجه ای جز فقر و فاقه نخواهد داشت.
6. قرآن دوای دردهاست: چنانکه درخود قرآن آمده * و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین *(26) و نه تنها شفای دردهای باطنی از قبیل کفر و نفاق و ضلال و اخلاق زشت است بلکه شفای دردهای ظاهری نیز هست، زیرا عامل به قرآن رعایت امور بهداشتی را هم می کند و از پرخوری، خوردن غذاهای زیانبخش و هر چه مخالف بهداشت است پرهیز می کند.
7. وسیله ای برای تقرب به خدا: بهتر از قرآن نیست، زیرا قرب به خدا و تحصیل رضای او در ارتباط با عمل به قرآن و پیروی از آن حاصل می گردد* قد جاء کم من الله نوره و کتاب مبین یهدی به الله سبل السلام و یخرجهم من الظلمات الی النور باذنه و یهدیهم الی صراط مستقیم * (27) به یقین از جانب خدا نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمده که شما را به راه های سلامت، هدایت می کند و به اذن خدا شما را از تاریکی ها به سوی نور بیرون می برد و شما را به صراط مستقیم هدایت می کند.
8. قرآن شفاعت کننده ای است: که شفاعتش پذیرفته و خصومت کننده ای است که خصومت آن تصدیق می گردد، و این مطلبی است که پیامبر اعظم (ص) در آن حدیث معروف درباره قرآن فرمود: * اذا التبست علیکم الفتن کقطع الیل المظلم فعلیکم بالقرآن فانه شافع مشفع و ما حل مصدق...* (28) هرگاه فتنه ها چون پاره های شب تاریک شما را فرا گرفت بر شما باد که به جانب قرآن روید که آن شفاعت کننده است که شفاعتش پذیرفته و خصومت کننده ای است که خصومت آن تصدیق می شود.
9. کشتکاران قرآن روز قیامت گرفتاری ندارند: در اصطلاح اهل ادب، عمل انسان در دنیا به کشت تشبیه شده که محصول آن را در آخرت برداشت می کند. چنانکه در روایت آمده * الدنیا مزرعه الاخره * ( 29) و حافظ می گوید:

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو

امام علی (ع): تنها کشتکاری که روز قیامت محصول او برایش گرفتاری ندارد کسی است که در دنیا به قرآن عمل کرده است.
10- از قرآن نصیحت بخواهید زیرا چنانکه در آغاز گفته شد ناصحی است که خیانت نمی کند.
11- رأی خود و سلیقه خود را در تفسیر قرآن به کار نبرید؛ چرا که پیامبر اعظم (ص) فرمود: * من فسر القرآن برأیه فلیتبوء مقعده من النار* (30) هر کس قرآن را با رأی خود تفسیر کند جایگاه خود را در آتش آماده کند.
12- اعمال هوی و هوس خود را در قرآن، خیانت به قرآن بشمارید.

پی‌نوشت‌ها:

1- خطبه 185 بخش 2.
2- نهج البلاغه، کلام 18 بخش 7.
3- کتاب وحی و نبوت علامه مطهری، ص 103 تا 107.
4- منابع اجتهاد، محمد ابراهیم جناتی، ص 69.
5- پیام امام علی، ج 1، ص 625.
6- خطبه 86 بخش 3 تا 5.
7- سوره مؤمنون، آیه.
8- سوره قیامت، آیه 36.
9- سوره نحل، آیه.
10- سوره مائده، آیه 3.
11- مانند آیه 112 سوره توبه..
12- خطبه 87، بخش 9.
13- خطبه 110، بخش 6.
14- سویه اسراء، آیه 82.
15- سوره یوسف، آیه 3.
16- خطبه 158 بخش 1و 2.
17- خطبه 167، بخش 1.
18- خطبه 176، بخش 7 تا 12.
19- همان.
20- همان.
21- سوره بقره، آیه 2.
22- سوره اسراء، آیه 9.
23- سوره اعراف و هود.
24- سوره نساء، آیه 122.
25- همان، آیه 87.
26- سوره اسراء، آیه 82.
27- سوره مائده، آیه 15.
28- تفسیر المیزان، ج 3، ص 73.
29- پیام امام، ج 2، ص 184.
30- المیزان، ج 3، ص 177.

منبع مقاله :
نشریه کوثر، شماره 26.